English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (6421 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
signal services U قسمتهای مخابراتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set U دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
field commands U قسمتهای رزمی
administrative services U قسمتهای اداری
innards U قسمتهای داخلی
military services U قسمتهای نظامی
sang banshin U قسمتهای دست
weapon troops U قسمتهای ادوات
in other sectors U در قسمتهای دیگر جبهه
modular U دارای قسمتهای کوچک
syntax U هم اهنگی قسمتهای مختلف
alate U دارای قسمتهای جناحی
reserve components U قسمتهای احتیاط ارتش
lobar U واقع در قسمتهای ریه
adnexa U قسمتهای متصل بهم زائده
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
pares U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
bowdlerization U حذف قسمتهای خارج از اخلاق
weed U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
weeded U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
pare U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
communication line U خط مخابراتی
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
gambusia U ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
hop stop and jump U قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
bowdlerize U قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
reconditions U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
recondition U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
signal services U خدمات مخابراتی
signal security U تامین مخابراتی
signal flag U پرچم مخابراتی
signal communications U ارتباطات مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
communication satellite U ماهواره مخابراتی
communications channel U کانال مخابراتی
copy U نگهبان مخابراتی
communication security U تامین مخابراتی
communication signal U سیگنال مخابراتی
communication cover U پوشش مخابراتی
communication link U تسلسل مخابراتی
communications processor U پردازنده مخابراتی
communication network U شبکه مخابراتی
copying U نگهبان مخابراتی
additives U پیوند کد مخابراتی
copied U نگهبان مخابراتی
communications system U سیستم مخابراتی
telenet U شبکه مخابراتی
additive U پیوند کد مخابراتی
copies U نگهبان مخابراتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communication deception U فریب مخابراتی
communications protocol U پروتکل مخابراتی
mullion U جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
principal parts U قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
upgrading U به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
munnion U جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
communication standing instructions U دستورات ثابت مخابراتی
signaled U علایم مخابراتی مخابرات
communications software U نرم افزار مخابراتی
standing signal instructions U دستورات ثابت مخابراتی
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
signal U علایم مخابراتی مخابرات
signalled U علایم مخابراتی مخابرات
communication security U برقراری تامین مخابراتی
selsyn U سیستم سینکرونیزه مخابراتی
volume U قدرت دستگاه مخابراتی
volumes U قدرت دستگاه مخابراتی
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
common user net work U شبکه مخابراتی مشترک
way station U ایستگاه رله مخابراتی
communication relay ship U ناو تقویتی مخابراتی
ace high U سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
lymphmatosis U ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
spot net U شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
fire direction net U شبکه مخابراتی هدایت اتش
phase jitter U اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
directed net U شبکه توجیه شده مخابراتی
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
communication security custodian U مسئول وسایل تامین مخابراتی
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
courier U ماهواره مخابراتی رله کننده
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
approved circuit U مدار تصویب شده مخابراتی
couriers U ماهواره مخابراتی رله کننده
cannibalized U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
FDISK U امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
cannibalizing U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
lock on U باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
tie line U کانال مخابراتی کرایه داده شده
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
covers U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
simplex circuit U مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
degradation U اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
single line U مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
parrot U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
cirvis U دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
pogo U در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
ecom U Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
professional service U تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
auto cat U هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
cattage key people U افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
health services U خدمات بهداری قسمتهای بهداری
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
partite U منقسم به قسمتهای جدا جدا
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
syllabary U حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
armed services U قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
Recent search history Forum search
2Call sign
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com